در دوران پهلوی
پیشزمینهها (پیش از ۱۳۴۷)
پیش از شکلگیری پرسپولیس، خاستگاه آن یعنی شاهین درگیر جریانات سیاسی شدهبود و سیاست میراث پرسپولیس از شاهین بود.[۲۵] مردم کوچه و خیابان، شاهین را مرکز جریان ضدشاهنشاهی میدانستند[۲۵] و اکثر هواداران شاهین از مخالفان بودند.[۷۰] جریانات سیاسی و نفوذ پرویز خسروانی باعث انحلال شاهین شد.[۲۵][۲۰]
رابطه پرسپولیس و دربار (۱۳۵۷-۱۳۴۷)
پس از انحلال شاهین، هوادارانش به جهت حضور بازیکنان شاهین در پرسپولیس، از سال ۱۳۴۷ به این تیم گرویدند و تا سال ۱۳۵۷، سکوهای پرسپولیس، کمابیش جایگاه مخالفان شاه محسوب میشد.[۲۵] تاج که نماد حکومت شاهنشاهی محسوب میشد[۲۵] نیز در تقابل و رقابت با این پرسپولیس قرار گرفت.[۲۰]
به جز علی عبده، ارتشبد محمد خاتم( فرمانده نیروی هوایی شاهنشاهی ایران ) و فاطمه پهلوی، عضوی از خانواده سلطنتی ایران نیز به پرسپولیس نزدیک بودند و کماکان رابطه خوبی با پرویز خسروانی نداشتند.[۲۵] بنابراین پرسپولیس جایگاه مناسبی برای مخالفان بود چرا که مانند شاهین «ظاهر مخالف» نداشت.[۲۵] عبده نزد خانواده شاه محبوبیت داشت، چنانچه افتتاح طبقه دوم بولینگ عبده توسط محمدرضا و فرح پهلوی انجام شد؛ اما پس از سال ۱۳۵۴ و درگذشت خاتم، روابط عبده با فاطمه پهلوی و دربار رو به تیرگی گرایید.[۲۵]
در دوران جمهوری اسلامی
اوایل انقلاب و دهه ۶۰ (۱۳۷۰-۱۳۵۷)
پس از انقلاب، پرسپولیس به مانند تاج، در دست انقلابیون قرار گرفت، ملی شد و تغییر نام داد؛[۲۰] و سپس تحت نظر بنیاد مستضعفان قرار گرفت.[۲۵] به نوشته هوشنگ شهابی در دانشنامه ایرانیکا، حکومت جدید پس از انقلاب دل خوشی از فوتبال نداشت و مخالفان شاه معتقد بودند که او برای دور نگهداشتن جوانان از سیاست، تب فوتبال را در جامعه رواج میدادهاست.[۲۰] در دهه ۶۰ تقابل فوتبال و سیاست بارها منجر به تحریک تماشاگران و سکوهای پرسپولیس شد[۲۵][۲۰] و این مهر تائیدی بود بر دیدگاه حکومت که تب فوتبال بر ضد انقلاب است.[۲۰] در این دهه محمد دادکان و محمدحسن انصاریفرد از جمله بازیکنان پرسپولیس بودند که در دوران بازیگری خود وارد جریانات سیاسی شدند.[۲۵]
دهه ۷۰ و آغاز ورود سیاسیون (۱۳۸۰-۱۳۷۰)
به طور کلی (و به شکل خاص در باشگاه استقلال) اولین جرقه ورود سیاسیون و سیاست به فوتبال در سال ۱۳۶۹ زدهشد.[۲۵] سیاست در قبال فوتبال آرامتر شد و پوشش تلویزیونی مسابقات افزایش یافت.[۲۰] پرسپولیس و استقلال در این دهه درگیر جناحبندیهای سیاسی شدند اما تا پیش از دوم خرداد جناحبندیهای آنان تقریباً نامشخص بود.[۲۵]
در سال ۱۳۷۲ به اصرار حسن غفوریفرد، پرسپولیس زیر نظر فردی از کابینه هاشمی رفسنجانی (حسین محلوجی) قرار گرفت.[۲۵]
در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۷۶ علیرغم انتظارات، امیر عابدینی، مدیرعامل وقت پرسپولیس و جمعی از بازیکنان در اقدامی از علیاکبر ناطقنوری حمایت کردند و در آن سو علی فتحاللهزاده، مدیرعامل وقت استقلال به همراه بازیکنان و مربیان در نامهای سرگشاده به حمایت از محمد خاتمی پرداختند. این آخرین باری بود که دو باشگاه بدین شکل علنی و صریح موضعگیری سیاسی کردند.[۲۵]
دو سال بعد، در ۲۰ تیر ۱۳۷۸ یعنی دو روز پس از واقعه کوی دانشگاه، در حالی که جامعه هنوز دچار التهاب بود و «با وجود شایعات و مشکلات، در فضایی نهچندان دلچسب و گرم»،[۷۱] بازی سنتی پرسپولیس–استقلال در فینال جام حذفی با آرامش برگزار شد و علیرغم تلاشهای انجامشده برای تحریک تماشاگران، هیچ شعار سیاسی شنیده نشد.[۲۵]
دهه ۸۰ (۱۳۹۰-۱۳۸۰)
پس از آن که در سال ۱۳۸۰، رای دادگاه به تعلق پرسپولیس به دولت صادر شد، محسن مهرعلیزاده، رئیس وقت تربیت بدنی تلاش کرد که در ترکیب هیئت مدیره پرسپولیس از افراد متمایل به اصلاحطلبی استفاده نماید.[۲۵] پس از آغاز دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد و برگزاری انتخابات شورای اسلامی شهر تهران، یاران احمدینژاد توافق کردند تا پرسپولیس زیر نظر شهرداری تهران به کار خود ادامه دهد.در این چند سال اخیر باشگاه پرسپولیس بین همچون توپی بین این مدیر آن مدیر پاس میشد تا اینکه در زمستان90 به محمد رویانیان سپرده شد.که هیچ گونه سابقه ورزشی و تیم داری تا از قبل از آن نداشته و به عقیده بساری با استفاده از لابی دولتی و قدرت به این سمت رسیده و از روی به کار آمدن حواشی متعدیا را برای باشگاه به ارمغان آورده[۲۵]
|